ღ دل نوشته های تنهایی من ღ
درباره وبلاگ


لمسِ تن تو شهوت است و گناه حتی اگر خدا عقدمان را ببندد داغیِ لبت، جهنم من است حتی اگر فرشتگان سرود نیکبختی بخوانند هم آغوشی با تو، هم خوابگیِ چرک آلودی‌ست حتی اگر خانه‌ی خدا خوابگاهمان باشد فرزندمان، حرام نطفه‌ترین کودک زمین است حتی اگر تو مریم باشی و من روح‌القدس خاتون من! حتی اگر هزار سال عاشق تو باشم، یک بوسه ـ‌یک نگاه حتی‌ـ حرامم باد ! اگر تو عاشق من نباشی... احــــمد شـــامــلو

پيوندها
سلنا گومز(selena gomez)
**dokhtar koli **
شـعلــه ســـوزان عـشــق
شادترین چت روم ایرانی
دنیای تصاویر-شکلک چت روم-انیمیشن-اسمایلی
☠ دلنوشته های دختــــــــــر جهنـــــــــــمی ☠
باران عشق
setarehaye sorbi
زهرا دوستت دارم
یـــــــــــــــــکـــــــــه پســـــــــــــــــــــر تنهــــــــــــا
ردیاب جی پی اس ماشین
ارم زوتی z300
جلو پنجره زوتی

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان del neveshte و آدرس elnazloveestory.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 164
بازدید دیروز : 91
بازدید هفته : 346
بازدید ماه : 338
بازدید کل : 108789
تعداد مطالب : 116
تعداد نظرات : 79
تعداد آنلاین : 1

ابزار پرش به بالا

نويسندگان
elnaz

آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
2 / 4 / 1392برچسب:, :: 21:16 :: نويسنده : elnaz

 

امروز روزِ توست، ای مهربان‌ترین فرشته‌ی خدا.

 

بگو چگونه تو را در قاب دفترم توصیف کنم؟

 

صبر و مهربانیت را چطور در ابعاد کوچک ذهنم جا دهم؟

 

 آن زمان که خط خطی های بی‌قراری ام را با مهر و محبّتت پاک می‌کردی و با صبر و بردباری کلمه‌ به کلمه ی زندگی 

را به من دیکته می‌گفتی خوب به خاطرم مانده است.

و من باز فراموش می‌کردم محبت 

تشدید دارد.

در تمام مراحل زندگی، قدم به قدم، هم پای من آمدی، بار ها بر زمین افتادم و هر بار با مهربانی دستم را گرفتی.

 

آری، از تو آموختم، حتی در سخت ترین شرایط،
امید را هرگز از یاد نبرم.

 

 

یادم نمی‌رود چه شب ها که تا صبح بر بالینِ من، بوسه بر پیشانیِ تب دارم می‌زدی

و چه روزها که با مهر مادرانه ات لقمه‌های عشق 

را در دهانم می‌گذاشتی

 

و من باز لجبازتر از همیشه دستت را رد می‌کردم!

 

وقتی بوسه بر دستان چروکیده ات می‌زنم،

 

یاد کودکی‌ام می‌افتم که همیشه به خاطر لطافت دستانت به همه فخر می‌فروختم

و حال به خاطر خشکی دستانت با افتخار می‌گویم این دستان مادر 

من است که تمام زندگی‌اش را به پای من گذاشت؛

 

من با نوازش همین دست ها بزرگ شدم و امروز با تمام وجودم می‌گویم:

مادرم مدیون تمام مهربانی‌هایت هستم و  کمی کمتر از آنچه تو دوستم داری، دوستت دارم.تولــــــــــدت مبارک مادرم

 
31 / 3 / 1392برچسب:, :: 13:14 :: نويسنده : elnaz

مدل نیستم
من مانکن نیستم
فاحشه و تحریک کننده هم نیستم
من فقط گرممه
برادر می‌فهمی؟؟

 

 
29 / 3 / 1392برچسب:, :: 14:50 :: نويسنده : elnaz


زن سينه برجسته نيست

                 لب هاي قرمز... 

مو هاي مش كرده..

                زن لباس سفيد 

شب باشكوه عروسي

               بوي خوش قرمه سبزی

هوس شب هاي جمعه

              قرار تاريك كوچه پشتي :توي يه ماشين نيست!!

زن خون ريزي : كمردرد ماهيانه : پوكي استخوان

               ضعيفه ي پا به ماه

حالت تهوع : استفراغ : درد هاي كشنده ي زايمان

مادر بچه ها نيست 

               زن عصاي روز پيري : پرستار وقت مريضي

رفيق پاي منقل...

مزه بيار عرق شب نشيني هاي دوستانه نيست 

زن وجود دارد

روح دارد

قدرت

جسارت

پا به پاي يك مرد زور دارد

 
عشق :اشك :نياز : محبت : يك دنيا آرزو دارد  

زن هميشه همه جا حضور دارد... 

و اگر تمآم اينها يادت رفت

تنها يك چيز را به خاطر داشته باش...   

كه هنوز هيچ مردي    

پيدا نشده    

كه بتواند يك روز ::: فقط يك روز

جاي يك زن باشد..

 

 
29 / 3 / 1392برچسب:, :: 13:14 :: نويسنده : elnaz

حساب پیشکی  دیگه کارش تمومه . پیشکی و پسکی نداریم .رییس جمهور معلوم شد.حالا  خوبه ما هم  مثه  بعضی بی شعور های دموکراسی ندیده  انتخابات ندیده  بریزیم توو خیابون شلوغ کنیم و  در و تخته بزنیم  به هم و  رفتارهای احمقانه و وحشیانه نشون بدیم ؟

نخیر ما آدمیم . حزب ما با حزب شما ها فرق داره . ما بلدیم نظر مخالف رو  تاب بیاریم . ما به شما ها تبریک می گیم . اما توو روح شما و  رهبران منفعت طلبتون که 4 سال  پیش شبهه به  انتخابات وارد  کردین  و  انگ تقلب زدین  اما الان  کنار مامان عفت  هاتون دارین چایی می خورین و  معتقدین که هیچ شبهه ای به این  انتخابات وارد نیست .

تو روح شما و  امثال شما ها  که مثه یه  بچه ناخلف فقط واسه نظام خرج تراشی می کنین . اصلا حقتونه که دولت دهم رو  با همه لطمات و صدماتش  تحویلتون بدن .  حالا  اگه بلدی درستش کن.فریدون مرد میدون . یالا شروع کن.ببینیم چند مرده حلاجی.همش که نمیشه بیرون گود نشست و گفت لنگش  کن.

راستی کی میاد فتنه کنیم ؟ به نام  فتنه بریم توو خیابون برقصیم و بگیم رای ما رو پس بدین؟عکس رهبرانشون رو  آتیش بزنیم ؟ اخ اگه ما اعتقاد به ولایت ملایت نداشتیم چه حالی می داد برخی رفتار های دور از شئون اسلامی و وحشی بازی های هولیگانیسم مابانه.

خدا سایه شونو  از سرمون کم نکنه که اگه قرار باشه  ایشون نباشن  آنچنان  فتنه ای می کنیم  سران فتنه انگشت به  دماغ بمونن.والا

 
27 / 3 / 1392برچسب:, :: 22:44 :: نويسنده : elnaz

صدای خنده هاشون تو خیابون میپیچه

شلواراشون نه خیلی براشون بزرگه نه خیلی کوچیک

ابروهاشون فابریک خودشونه

همونایی که نه لکسوز دارن نه کمـری
...
اما مـرام دارن

چشمشون همه جا کار نمی کنه

و دنبال موی بلوند و چشم آبی نیست

پسرایی که موزیکـ های خارجی رو بدون معنی کردن حفظ نمیکنن

پُــــز نمیـــــــدن

پاتوق شون مهمونی و شیشه و انواع مشروبی جات نیست

آره رفیـق . . .

اونایی که تکیه کلامشون معرفته

بی ریا، با خدا، مهـربون و با مسئولیتن

آدم میتــونه بهشون تکیه کنی

کنارشـون آرامش داری

کنـارش باشی یا نباشی حواسش به بقیه دخترا نیست

و آدم ها رو مثل هـم نمی بینن

این جور پسرا خیلی مـردن

خیلی تکن، خیلی خاصن ...

خیلی شوخن و جنگولکـ بازی در میـارن

ولی احساس شون قویه

آه که بکشن خدا دنیا رو واسشون زیر و رو میکنه

 
27 / 3 / 1392برچسب:, :: 21:4 :: نويسنده : elnaz

" رويش گل هاي بنفشه بر ساقه هاي سبز مبارك باد . . . "

روز هجران و شب فرقت یار آخر شد

زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد



آن همه ناز و تنعم که خزان می‌فرمود

عاقبت در قدم باد بهار آخر شد



شکر ایزد که به اقبال کله گوشه گل

نخوت باد دی و شوکت خار آخر شد



صبح امید که بد معتکف پرده غیب

گو برون آی که کار شب تار آخر شد



آن پریشانی شب‌های دراز و غم دل

همه در سایه گیسوی نگار آخر شد



باورم نیست ز بدعهدی ایام هنوز

قصه غصه که در دولت یار آخر شد



ساقیا لطف نمودی قدحت پرمی باد

که به تدبیر تو تشویش خمار آخر شد



در شمار ار چه نیاورد کسی حافظ را

شکر کان محنت بی‌حد و شمار آخر شد

 

دکتر خوش اخلاق و همیشه خندان ... ما به قول خود وفا کردیم

 
25 / 3 / 1392برچسب:, :: 14:20 :: نويسنده : elnaz

دیروز یکی اس داد میتونیم با هم بیشتر آشنا شیم ؟

گفتم شما؟

 گفت حالا آشنا میشی من قدم ۱۷۳ و۶۹کیلو

گفتم مگه میخوام گوسفند بخرم؟

دیگه جواب نداد ...لوووووووووووووووووس

 
25 / 3 / 1392برچسب:, :: 12:25 :: نويسنده : elnaz

تو تفی هستی که من انداختم رو زمین....!!!

حالا هر کی می خواد جمعت کنه, نوش  جون



از سرم که بیفتی ، دست و پای غرورت خواهد شکست !

 آن روز درد شکستن را خواهی فهمید ... روزی که از چشمت افتادم را به یاد آر....



اِلتِمــــــــاس مــــــالِ دیـــــــروز بــــود
مـــــــالِ وَقتـــــــی بـــود ڪــــﮧ ســـــــاده بودم
اِمــــــــروز میــــــخــــوای بـــِــری ؟؟؟
هیــــــــــــــس !!!
فَقَطــ ” خــُـــداحــــــــــافِظـــ …



محـــکم تر از آنم که برای تنــها نــبودنم ، آنچه را که اســـمش را غــرور گذاشته ام ، برایت بــه زمیـــن بکوبــم

 

 

من گفتم خاکی ام... ولی نباید آسفالتم کنی که...

 
25 / 3 / 1392برچسب:, :: 12:18 :: نويسنده : elnaz

 


اصلا حسود نیستم . . .

 

 

 

اما وقتی دیدم واسه رفیقم اس ام اس اومد، توش نوشته بود :

 


کی میرسی عشقم ؟ ؟

 

فقط ،یه ذره دلم خواست ،همین . . .

 
11 / 3 / 1398برچسب:, :: 21:18 :: نويسنده : elnaz

اینایی كه پست ها رو نخونده نظر میذارن و میگن

وبلاگت خیلی باحاله به منم سر بزن

 ، فرزندای همونايى هستن كه سال


41-40 هنوز امامِ راحل حرف نزده بود ...

زار زار گريه ميكردن....,والاااااااااااااااااا

 
9 / 3 / 1392برچسب:, :: 20:46 :: نويسنده : elnaz

اللهم صل علي محمد و ال محمد
.
.
.
.
... .
.
.
.
.

. الان همه اينو ميخونن من ثواب ميکنم :)))))) شکلک یاهو - جدید - تصاویر زیبا ساز

من حتي تو اینجا هم فکر اخرتم هستم..

 
8 / 3 / 1392برچسب:, :: 22:14 :: نويسنده : elnaz

ـخُـ ـدایـا

تو دُنـیـاے مــا آدَمـــا …

یــﮧ حالَـتے هَستـ بـﮧ نــامِ ” ڪَــم آوردَטּ ” !

تو کـﮧ خُــدایے و نِـمیتـــونے تجربَــش ڪنے !

خـوش بـﮧ حــالِتـ . . . !!

خـیلے ـدلـم هَواشـو کـرده . . . !!

کُـجایے دادا محمــــــــود بے مَــعرفت ... ؟؟؟

 
7 / 3 / 1392برچسب:, :: 21:37 :: نويسنده : elnaz

مـَـن نـِـمی‌فـَـهمـَـم چـِـرا هیچ کـَـس نـِـمے نـِـویـسـد از

 

 "" مـَـردهــا ""
 
 از چـَـشـْـم‌ها و شــانـِـہ‌ها و دسـْـتهایــِـشـان
 

از آغوشـِـشان از عـَـطر تــَـنـِـشـان

 

از صدایــِـشــان

از دلـْـگــَـرمے هایــِـشان...

پـُـ ـ ـررو مے‌شـَـونــْ ـد؟

 

خــُـب بـِـشـَـوند ...

مـَـگــَـر خـُـودِ مـا با هـَـر دوسـْـتــَـت دارمے

 

تا آسِـمـان نـَـرفتـِـه‌ایم ؟

 

مـَـگــَـر ما بـِـہ اتـِـکــاء هـَـمیـن دست‌ها

 

هـَـمیـن نـِـگاه‌ها

هـَـمیـن آغوشـْ هـا، در بــِـزنگاه هاے زندگے

سـَـرِپا نــَـمانده‌ایـ ـم ؟

مـَـن بـَـلـَـد نیستــَـم در سـایــِـہ،

 

دوسـَـت داشتـِـہ باشـَـم

مـَـن مے‌خواهـَـم خواستــَـنـَـم  ..

 

گوش فـَـلـَـ ـک را کــَـر کــُـنــَـد

مـَـ ـن مے‌خواهـَـم

هـَـمـِــہ بــِـدانـَـند " مَــــــرد ِ مـَـن " بے هـَـمتــاسـْـت

 

مـَـن مے خواهـَـم

مَــردَمــ بــِـدانــَـد دوسـ ـتش دارمــ ....

 
18 / 2 / 1392برچسب:, :: 15:3 :: نويسنده : elnaz

 
18 / 2 / 1392برچسب:, :: 14:58 :: نويسنده : elnaz

اعصاب من زير درخته آلبالو گم شده ...


حالا جرأت داري نظر نده ...

 
15 / 2 / 1392برچسب:, :: 19:5 :: نويسنده : elnaz

 بـوی گنـدِ خیـانت تمـامِ شـهر را گـرفتـه

مـردهـایِ چشـم چـران ،

زن هـایِ خـائـن ،

دخترهای شهــو تی و پسرهای شهـو تی تر

پـس چـه شـد ؟

چیـدنِ یــک سیـب و اینـهمـه تقـاص ؟

بیچـاره آدم .. بیچـاره آدمیتــــــ

 
10 / 2 / 1392برچسب:, :: 14:25 :: نويسنده : elnaz

چهار طرف اتاقم عنکبوت تار بسته منم ازشون به عنوان سیستم پدافندی علیه پشه ها استفاده می کنم !

یه همچین هم زیستیه مسالمت آمیز داریم با هم !


این دبستانى هایى که تو هفته دو روز تعطیلن

اگه پس فردا بیان بگن که ما نسل سوخته ایم و از این صحبت ها

جورى با پشت دست بزنید تو دهنشون که دیگه نتونند بلند بشن !

 

پشه ی بی شعور

حداقل می خوای نیش بزنی یه جایی رو نیش بزن که ما بتونیم بخارونیم!

آخه بین دو تا انگشت کوچیکای پا جای نیش زدنه؟

خو عوضی اصن اونجا خونی داره که می ری نیش می زنی؟

میرن ۱۰۰۰متر زیر آب به ماهیه سیخ میزنن ، گاز که میگیره میگن ببینید چه خطرناک و وحشیه ؟ بعد اسم برنامه رو میزارن جستجوی هیولا …

هیولا تویی ، ول کن زبون بسته رو !

 
10 / 2 / 1392برچسب:, :: 14:3 :: نويسنده : elnaz

به بعضیا باید گفت این بادی که انداختی توو گلوت ، قبلا توو معده ی ما بوده … آره …

 

 


بچه ۶ساله رو دیدم با موبایل با دوستش حرف میزد :

سینا تو فردا نمیای مهد کودک ؟ من با نیما حتما میرمااااا ؛ راستی اون یکی خطم رو پاک کن این یکی رو سیو کن ! o_O
ما ۶سالمون بود با تُف پفک می چسبوندیم به هم
بعضی وقتها هم توی کمد دیواری دنبال یه در بودیم بریم سرزمین عجایب …



حوا ، یک سیب تو را به فرش رساند

یک سیب نیوتن را به عرش
من که دو سیب میکشم کجای قصه ام ؟

 
10 / 2 / 1392برچسب:, :: 14:1 :: نويسنده : elnaz

وصیت می‌کنم بعد از مرگم ....

.
.

.
...
از شب اول تا هفتم رو سرمون خراب نشید ، مفتی شام و نهار گنبدی بزنید !!

... ... ... از بوی گلاب بدم می آید، همون آب معدنی کفایت می کند، نگید این رانی هلو دوست داشت، سنگ قبرش رو با رانی بشوریمااا ، نوچ میشه !

آقایون فامیل، به خاطر من سه متر ریش نذارید!اگرم میذارید با عینک دودی باشید که قیافه ها خفن بشه !!

خانم های فامیل، خواهشا بالای سر قبرم جیغ و داد نکنید، باور کنید من از همهمه و شلوغی بدم میومد! مردم، گناه که نکردم!

روی خرما ها پودر نارگیل نریزید، هم شکلش خز میشه، هم بدمزه میشه! همون گردو بزارید لاش خیلی حال میده!

شایعه کنید قبل مرگش بهش الهام شده بود میمره! از اون دیالوگ هاست که مو به تن راست میکنه ها!!

پنج شنبه ها سر خاکم نیاید چه کاریه؟ ترافیکه!

وبلاگم رو حذف نکنید، گاهی باهاش پست بدید بیاد بالا جیگر رفیقام کباب شه!

هر پنجشنبه شبها تو وبلاگم ختم بگیرید و توی بلاگفا سینه زنی!!!


روحم شاد و یادم گرامی باد !
الفاتحه!!
نیشتم ببند |:

 
10 / 2 / 1392برچسب:, :: 13:58 :: نويسنده : elnaz

سلام دوست جونمااااااااااااا.چند تا مطلب میذارم بخندین روحتون شاد شه

 
1 / 2 / 1392برچسب:, :: 10:55 :: نويسنده : elnaz

سلام دوست جونماااااااااااااا این وبلاگو دیگه اپ نمیکنم ادرس وبلاگ جدیدمو میذارم اینجا

 

 

http://dokhtare.jahanami.loxblog.com

 
25 / 1 / 1392برچسب:, :: 18:50 :: نويسنده : elnaz

تنهــا بودن قـُـدرت مــے خــواهــد 

و ایـن قــدرت را کســے بـه مـن داد کـه روزے مـے گُفت تنهــــایـَت نمــے گُــذارم ...

 
25 / 1 / 1392برچسب:, :: 18:47 :: نويسنده : elnaz

منـــ دوستتـــ دارم ــهای اینــ آدم ـــهارا نمی خواهَمــ...

بوس هآیشآنــ بهــ دردمــ نمی خورد!

قولــ هآیشآنــ قانعمــ نمیکند!

من تشنهــ ی بی تفاوتی توامــ !

 
25 / 1 / 1392برچسب:, :: 18:44 :: نويسنده : elnaz

,تصاویر هنری دختران زیبا، زیباترین عکسهای دختران زیبا، ، سایت دختران زیبا، ، دختران زیبا، دختران زیبا  و هنری، دختران زیبا هنری، عکس دختران

سوت پایان را بزن

من حریف هرزگی تو

و احمق بودن خودم نمی شوم . .

 
24 / 1 / 1392برچسب:, :: 23:3 :: نويسنده : elnaz

یادش بخیر :

+گل گل ، گل اومد ، کدوم گل ؟ همون که رنگارنگه برای شاپرکها یه خونه قشنگه !

کدوم کدوم شاپرک ؟ همون که روی بالش خالهای سرخ و زرده ..

با بالهای قشنگش میره و برمیگرده ، میره و برمیگرده …

 

شاپرک خسته میشه … بالهاشو زود میبنده … روی گلها میشینه … شعر میخونه میخنده...

 

+ تو نیمکت ها باید سه نفری می نشستیم بعد موقع امتحان نفر وسطی باید میرفت زیر میز..

 

+ نوک مداد قرمزای سوسمار نشانُ که زبون میزدی خوش رنگ تر میشد..

+ موقع امتحان باید بین خودمون و نفر بغلی کیف میذاشتیم رو میز که تقلب نکنیم..

 +پاک کن های جوهری که یه طرفش قرمز بود یه طرفش آبی بعد با طرف آبیش می

خواستیم که خودکارو پاک کنیم، همیشه آخرش یا کاغذ رو پاره می کرد

 

 یا سیاه و کثیف می شد..

 

+آن مان نماران، تو تو اسکاچی، آنی مانی کَ. لا. چی

 

+ با آب و مایع ظرفشویی کف درست میکردیم، تو لوله خالی خودکار

 

بیک فوت میکردیم تا حباب درست بشه..

 

+سرمونو می گرفتیم جلوی پنکه می گفتیم: آ آ آ آ آ آآآآآ..

 

+ کیک می خریدیم پنجاه تومن . کاغذ زیرش رو هم می جویدم..

 

+ خانواده آقای هاشمی رو که میخواستن از نیشابور برن کازرون ، تو کتاب تعلیمات اجتماعی!

چه زود گذشت..چه زود گذشت بچگی ها.....

 

 
21 / 1 / 1392برچسب:, :: 12:32 :: نويسنده : elnaz

 

دیـگـــر نه اشـکـــهایــم را خــواهـی دیــد


نه التـــمـاس هـــایم را

و نه احســـاســاتِ ایــن دلِ لـعـنـتـی را…

به جـــایِ آن احســـاسی که کُـــشـتـی

درخـتـی از غــــرور کـاشـتم…M

 
21 / 1 / 1392برچسب:, :: 12:31 :: نويسنده : elnaz

بعضی زخم ها هست که هر روز...

باید روشونو باز کنی...

و نمک بپاشی...

تا یادت نره که سراغ بعضی ادما...

نباید رفت...نباید...

 
17 / 1 / 1392برچسب:, :: 1:1 :: نويسنده : elnaz


 

آهاى توـے که دارـےجاى منو میگیرـے یادت باشه :
کــــ×ــــم حوصـِـــلــه است...
شاید به ظاهر جِــدـے بــاشــه ولى قــلـــــ×ـــبِ مـهـربـونــے داره...
بد قول نیست اما گاهـے گرفتار است...
تو دار است...

خستهِ کِه باشهِ بهترِه تنهاش بزارى...
اگه بخواد باهات حرف بزنهِ خودش میگه...
او همه چیزِ من است حق ندارـے اذیــتــش کنی ...!!!
 

 
17 / 1 / 1392برچسب:, :: 1:0 :: نويسنده : elnaz

 

{مـטּ }همانم

 

خوب تماشا ڪטּ

 

{בخترے} ڪﮧ براے בاشتنت

 

تمام شب را بیـבار میمانـב...

 

و...

 

با تویــے ڪﮧ نیستــے { בـرف} میزنـב

 

בخترے ڪﮧ زانو میزنـב لبـﮧ تختش و

 

{چشمانش} را میبنـבב و

 

تنها آرزویش را براے هزارمیـטּ بار

 

بـﮧ {خـבا} یاבآور میشوב

 

خـבا هم مثل همیشـﮧ لبخنـב مــےزنـב

 

از ایـטּ ڪﮧ {تو }آرزوے همیشگـے

مـטּ بوבے!!

 
14 / 1 / 1392برچسب:, :: 21:28 :: نويسنده : elnaz

بدینوسیله من رسما از بزرگسالی ام استعفا می دهم و مسئولیت یک کودک هشت ساله را به عهده میگیرم...

می خواهم فکر کنم شکلات از پول بهتر است چون می توانم آن را بخورم...

می خواهم زیر یک درخت بزرگ بنشینم و با دوستانم بستنی بخورم

می خواهم به یک ساندویچ فروشی بروم و فکر کنم که آنجا رستوران پنج ستاره است!

می خواهم در کوچه پس کوچه های محله مان بالابلندی بازی کنم...

می خواهم سرم را از شیشه تاکسی بیرون بیاورم و بلند بلند شعر بخوانم

می خواهم درون یک چاله آب بازی کنم،بادبادکم را به هوا بفرستم...

می خواهم به گذشته برگردم ....وقتی داشتم رنگ ها را ، جدول ضرب را و شعرها را می آموختم

می خواهم شب هنگام عروسکم را در آغوش بگیرم و بیخیال از هر آنچه پیش آمده بخوابم...

می خواهم فکر کنم که دنیا چقدر زیباست و همه راستگو و خوب هستند...!

می خواهم به همان زندگی ساده خود برگردم،

نمی خواهم زندگی ام پر شود از کوهی از مدارک اداری،خبرهای ناراحت کننده،صورتحساب،جریمه

اجاره خونه، سر رسید وام و....

می خواهم کودکانه روی صحنه تئاتر هزار نقش  بازی کنم و لذت ببرم

می خواهم به نیروی لبخند ایمان داشته باشم،به فرشتگان، به باران ، به صدای باد...

همه چیز بزرگسالی ام برای شما...

 

 

 
14 / 1 / 1392برچسب:, :: 12:13 :: نويسنده : elnaz

 

پدره عزيزم سلام

گفتم اولين نفري باشم كه تولدتو تبريك ميگم بهت

يه وقتي بود كه دوستداشتم برات كادو بگيرم ، كيك بگيرم ، گل بگيرم ، خلاصه يه تولده مقصل برات بگيرم ولي بچه بودم و پول تو جيبيم نميرسيد به همه اين كارها

الان كه پول تو جيبيم ميرسه  تونيستي  9 ساله كه نيستي

ميگن دعاي پدر بي برو برگرد ميگيره حتي اگه فوت شده باشه

دعام كن بابا

 

پدرم تولدت مبارک

 

 

 

 
3 / 1 / 1392برچسب:, :: 22:11 :: نويسنده : elnaz

مخاطب خاص همیشه به این معنی نیست که
بهترین مخاطبته

گاهی به این معنیه که :

میتونه خیلی خاص حالتو بگیره

میتونه خیلی خاص تنهات بزاره

میتونه خیلی خاص بگه دوست ندارم

میتونه خیلی خاص بهت بگه تو دیگه کهنه شدی

میتونه خیلی خاص با یکی غیر توام دوست باشه

 
3 / 1 / 1392برچسب:, :: 1:48 :: نويسنده : elnaz

متنفرم از آدمای حسودی که فقط و فقط همه چیزای خوبُ برا خودشون می خوان ...

متنفرم از آدمایی که فقط دنبال پول و موقعیت آدمای دیگه ان  ....

متنفرم از آدمایی که خودشونُ خیلی دست بالا می گیرن ولی عملا هیچی نیستن و فقط طبل تو خالی ان ...

متنفرم از آدمایی که عادت کردن با همه بازی کنن و احساسات آدما براشون هیچ ارزشی نداره ....

متنفرم از آدمایی که اگه کسی جلوشون سکوت می کنه و کاراشونُ به روشون نمیاره ، فکر می کنن طرف خره و نفهمیده که هیچی نگفته ...

متنفرم از آدمای ترسویی که حاضر نیستن برای رسیدن به خواسته شون تلاش کنن و فقط حرف می زنن و خدای ادعان ...

متنفرم از آدمایی که هیچ وقت خوبی هایی که در حقشون می کنیُ نمی بینن و فکر می کنن وظیفه ات بوده، حتی اگه تو هیچ توقعی ازشون نداشته باشی ...

متنفرم از آدمایی که مثل آب خوردن دل می شکنن و کَکِشونم نمی گزه ....

متنفرم از آدمای ظاهر بین ....

متنفرم از آدمای دروغ گو ....

چقدر همه تنفر !!! به نظرتون نگران کننده نیست ؟؟؟

 
30 / 12 / 1391برچسب:, :: 23:22 :: نويسنده : elnaz

بدترین کاری که یک نفر میتونه با دلت بکنه اینه که باعث بشه دیگه ذوق نکنی از بودن هیچکس.......

 

ادمها فقط ادمند .نه بیشتر نه کمتر ! اگر کمتر از ان چیزی که هستند نگاهشان کنی انها را شکسته ای . و اگر بیشتر از ان حسابشان کنی تو را می شکنند . اما باز هم اخر مهر سنگ بودن می خورد بر پیشانی تو ........

 

اسبها درشکه را کشیدند ولی انعام را درشکه چی گرفت . چقدر این قصه اشناست ..........

 

دلم بچگی میخواهد . جلوی کدوم مغازه پا بکوبم تا برایم ارامش بخری .........

 

هرچه میروم نمی رسم . گاه با خود فکر میکنم نکند من باشم کلاغ اخر قصه ها .......

 

هیچگاه به کوچه بن بست ناسزا نگو . رنج بن بست بودن برای کوچه کافی است.....

 
30 / 12 / 1391برچسب:, :: 22:54 :: نويسنده : elnaz

تنهایی ...چیزهای زیادی به انسان می‌آموزد!!!اما تو نرو..... بگذار من نادان بمانم ...!

 

میان زمین و هوا، معلق..
بین ماندن و رفتن ...
بین علاقه و عقل ...
مانده بود سر در گم ...
ای کاش خدا کاری کند برای انتخاب درست ...

 

همیشه اونی که میتونه آرومت کنه داغونت میکنه ...

 

یک روز من سکوت خواهم کرد ! تو آن روز ، برای اولین بار ، مفهوم "دیر شدن " را خواهی فهمید ...

 

چه کسی می گوید حمل سلاح جرم است..؟!!کسی را می شناسم در این حوالی..چشم هایش، سلاح سردی است..که آزادانه حملشان می کند.....!!

 

تمام زندگی ام پر شده از احساسات... احساساتی که مثل آتش میسوزاند دل عاشقم را
وقتی که میبینم هستی اما نیستی تنهایی عذاب میدهد این دل عاشقم را ...

 

آدمی که دلتنگ است...هیچ حرفی حالی اش نیست...برایش فلسفه نبافيد..!

 

گاهی اوقات باید بگذری....بگذاری ... و بروی ...!وقتی می مانی و تحمل می کنی...از خودت یک احمق می سازی...!

 

شابلون نمیخواهد کشیدن دردهای یک زن... کافیست سرسطر ، بنویسی: زنانگی!

 
26 / 12 / 1391برچسب:, :: 13:48 :: نويسنده : elnaz

آدم هزاران متر زیرِ خط فقر باشه،

اما یه میلیمتر زیر خط فهم نباشه ...!

کاش میفهمیدی....!

 
26 / 12 / 1391برچسب:, :: 13:23 :: نويسنده : elnaz

سلام

جالبه.

وقتی خیلی ناراحتم یا خیلی خوشحالم میام اینجا

نمیدنم دلیلش چیه!

خدایا شکرت واسه ی آرامشی که دارم

خدایا شکرت واسه ی همدم خوبی که دارم

خدایا شکرت واسه ی ...

خدایا شکرت که خیلی قشنگ نشون میدی که چقدر هواست به ما هم هست

خدایا شکرت که با گذشت زمان ثابت کردی که حق با ما بود

خدایا واقعا شکرت

 
26 / 12 / 1391برچسب:, :: 13:4 :: نويسنده : elnaz

توکُجایی سُهرابـــ.... ...

 

آبـــ را گِل کَردَند ....

چِشم ها را بَستَند و چه با دِل کَردَنــد...

 

صَبرکُنــ سُهرابــــ ......

. گُفته بودی قایِقی خواهَمــ ساختـــ ...

 

دور خواهَم شُد ازاینـــ خاکِ غَریبـــ

 

قایِقَتــ جا دارَد....

مَنَمــ از هَمهَمه یِ اَهلِ زَمینــ  دِلگیــــرَم ........

 
26 / 12 / 1391برچسب:, :: 12:51 :: نويسنده : elnaz

 

داشتم تو پیاده رو میرفتم که یهو یه موتوری توی عابر پیاده با سرعت از بغلم رد شد و نزدیک بود بزنه به من!

 

داد زدم اینجا عابر پیادَست ها!!!

 

جواب داد اینجا ایرانه ها!!!

حرفش تا حدی منطقیبود که کاملا قانع شدم....جدیااااااااااااااااااا

 

 

 

 
21 / 12 / 1391برچسب:, :: 18:20 :: نويسنده : elnaz

خدایا!!!!!!


یا خیلی برگدون عقب


باخیلی بزن جلو


اینجای زندگی دلم خیلی گرفته!!!

 

عکس های عاشقانه-عکس های تنهایی-عکس های غم انگیز

 
21 / 12 / 1391برچسب:, :: 11:11 :: نويسنده : elnaz

بعضی چیزها را " باید " بنویسم

نه برای اینکه همه " بخونن " و بگن " عالیه "


برای اینکه "
خفه نشم "

همین !!

 
21 / 12 / 1391برچسب:, :: 10:49 :: نويسنده : elnaz

تو مرا یاد کنی یا نکنی،

باورت گر بشود، گر نشود،

حرفی نیست... اما...

نفسم می‌گیرد، در هوایی که نفس‌های تو نیست.



"سهراب سپهری"

 
20 / 12 / 1391برچسب:, :: 19:56 :: نويسنده : elnaz

یکی از بچه محلهای قدیمیمونو دیدم گفتم: حالت چطوره؟
گفت: چه حالی! گفتم: چرا؟ گفت: نامزدم بعد از ۴سال ولم کرد رفت!
گفتم: ای بابا اشکالی نداره ما هم یه شیشه سیر ترشی ۴ ساله داشتیم،
از دست مامانم افتاد زمین شیکست!!!
یعنی حال عجیبی بهش دست داد وقتی عشقشو با سیر ترشی مقایسه کردم !!

راستش هنوزم منتظرم یه روز یه خانوم و آقای پولداری بیان خونمون،
بعد مامانم بگه عزیزم ما تا حالا بهت دروغ گفته بودیم اینا پدر و مادر واقعی تو هستن … !!

یکی مسیج داده :
من عاشقتم !!
منم گفتم بزن قدش !!
گفت : یعنی تو هم منو دوست داری ؟
گفتم : نه دیگه،الان جفتمون منو دوست داریم ..!

بچه که به دنیا میاد
بابا مامانش ۱۲ ماه کلی زحمت میکشن و خرج میکنن که بچه بتونه راه بره و حرف بزنه،
۱۲ ماه دوم کلی حرص میخورن که بچه خفه شو ! بشین !

کم مونده ایرانسل بهم اس بده مشترک گرامی،
“چیه چیزی شده ؟ چرا ساکتی ؟ دوس داری من نباشم تا کنارت باشه کی ؟

خارجیا با مخفف کردن Short message send به sms خواستن به دنیا بگن که خیلی تنبلن،
ولی ما با مخفف کردن sms به s جای بحث نذاشتیم براشون . . !

 
20 / 12 / 1391برچسب:, :: 16:57 :: نويسنده : elnaz

بـازیگــوش مـــے شــَوم

زیــر ِ شیطنـت ِ دسـ ـت ـهایـَ ـت

بگــذار خطابمــان کــنند " دیــوانـ ه "

مگــر نه اینکــه حقیـقـ ت دارد؟ !

چــرا که مـ ن ...

با ایـ ـن همــه زنـانگـــے اَم

مجــنونــَ ت شده اَم !

 
20 / 12 / 1391برچسب:, :: 16:42 :: نويسنده : elnaz

ديــوونگــي يعــني :

عکسشــو تو گوشــيت هي نيگــاه کني ، واســه بار هــزارم . . .


انگــار تاحــالا نــديديش . . !


بوســش کني محــکم مث ديــوونه ها !!


بگي خــو آخــه دلم همــش يه ذره ميشــه بــرات . . .


بغــض کنــي و زرتــــي اشکــات بــريزه . .


شمــارشــو با ذوق بگــيري شــايد اينبار جــوابتو داد. . .


شــايد با مــهربوني بگــه جــــــونم. ..


شــايد. . شــايد. . شــايد. . .اي تــــو روحــــت با هــمين شايد گفتــنات . .


بــازم هــمين صــداي مســخــره تو گوشــت بپــيچه :


مشــــترک مورد نــظر پاسخــگو نميــباشــد...

لطــفأ مجــددا بمــيريد !

400x600px , 57KB , bampw-black-an....jpg

 
20 / 12 / 1391برچسب:, :: 16:3 :: نويسنده : elnaz

علی:خانومت و دختر کوچولوت چطورن؟

دانیال: خوبن. اتفاقا معصومه و پارمیدا هم خیلی دوست دارن تو رو ببینن.

علی:آره منم همینطور. آخ که اگه من اون پارمیدای خوشگل و نازتو ببینم، می نشونمش
 توی بغلم و یه دل سیر ماچش می کنم و حسابی اون چشمای قشنگشو می بوسم.

وای که چه موهای لختی داره پارمیدا.

آدم دوست داره دستشو بکنه لای موهاش. با اینکه فقط

عکسشو دیدما، ولی عاشقش شدم. وای که این پارمیدا

چقدر ناز و خوردنیه! باور کن ببینمش اصن نمی ذارم

از توی بغلم تکون ...

دانیال: ببین ادامه نده. پارمیدا اسم زنمه! اسم دخترم معصومه ست!

 
20 / 12 / 1391برچسب:, :: 13:4 :: نويسنده : elnaz

 

از خدا پرسیدم : خدایا چطور میتوان بهتر زندگی کرد؟ 


خدا جواب داد : گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر
 
با اعتماد زمان حالت را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو
 
ایمانت را نگه دار و ترس را به گوشه ای انداز
  
شک هایت را باور نکن و هیچ گاه به باورهایت شک نکن
 
زندگی شگفت انگیز است ؛فقط اگر بدانید که چطور زندگی کنید
 
مهم این نیست که قشنگ باشی، قشنگ این است که مهم باشی !!حتی برای یک نفر
 
مهم نیست شیر باشی یا آهو مهم اینست که با تمام توان شروع به حرکت کنی
 
کوچک باش و عاشق...که عشق میداند آئین بزرگ کردنت را
 
 بگذار عشق خاصییت تو باشد، نه رابطه ی خاص تو با کسی
 
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن
 
فرقی نمی کند گودال آب کوچکی باشی ، یا دریایی بی کران
 
زلال که باشی ، آسمان در توست ...

 
19 / 12 / 1391برچسب:, :: 22:39 :: نويسنده : elnaz

به بعضی ها تو زندگی باید گفت:

 

         من چــــــــــــــــــــشم میذارم،

 

   تو فقـــــــــــــــــــــــــــــط

          گمــــــــــــــــــــــــــــشــــــــــــــــو

 
19 / 12 / 1391برچسب:, :: 21:56 :: نويسنده : elnaz

قرار نیست که همیشه من خوش باشم …
            

دیروز من خوش بودم از اینکه در کنارت بودم …
           

امروز دیگری خوش است برای با تو بودن …
            و فردا یکی دیگر…
           

از تلاش دست نکش عزیزم که چشم ملتی به توست …
             تو می توانی …

 

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد